آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز؛ اینکه از سیره معصومان (ع) به ترجمان قرآن تعبیر میشود، ادعایی نیست که شیعه از سر عشق و ارادت به ائمه خود داشته باشد و اینچنین بخواهد به امامان خود ابراز محبت کند، بلکه حقیقتی است که برگبرگ تاریخ حیاتشان و دوست و دشمن به آن معترف هستند؛ مثل امامکاظم (ع) که با همه سختیها و مشکلات و دشمنیها و دسیسهها، چنان میراثی ماندگار از اخلاق برجای گذاشتند که قدری اهتمام در الگوگیری و عمل به آنها، گرههای بزرگ و کور را از ما باز میکند. در بررسی برخی ابعاد اخلاق حضرت بابالحوائج، امامکاظم (ع)، با حجتالاسلاموالمسلمین محمدجواد یاوری، استادیار دانشگاه باقرالعلوم (ع) و مدرس دانشگاه و حوزه، گفتگو کردهایم.
امام کاظم (ع) در روزگاری زندگی میکردند که مشکلات سیاسیاجتماعی درمیان جامعه شیعی شدت یافته بود و شیعیان با بحرانها و مشکلات بیشماری دستوپنجه نرم میکردند، اما حضرت موسیبنجعفر (ع) با تربیت اخلاقیاجتماعی و نیز تدابیر سیاسی، شیعیان را بهسلامت از این بحرانها عبور دادند.
در موضوعات اخلاقی، امام معصوم باید به شرع و سنت نبوی پایبند و الگویی مطلوب و کاربردی برای جامعه باشد و این همان چیزی است که در سیره حضرت موسیبنجعفر (ع) در اوج قرار داشت و سلوک فردی و اجتماعی ایشان برای شیعه و جز آن، الگویی مطلوب بود. نقل است وقتی یکی از زیدیمذهبان که به موسیبنجعفر (ع) ارادت داشت بیمار شد، حضرت به عیادت او رفتند و از وی دلجویی و تفقد کردند.
آن فرد وقتی این همه مهربانی و حسن رفتار را در امام مشاهده کرد، به تشیع گرایید. همچنین معروف و مشهور است که ایشان به اذن الهی و از طریق طیالارض در مراسم تشییع و تدفین بانویی شهید در نیشابور شرکت کردند و این حضور امام در مراودات اجتماعی، برای شیعیان درسآموز و الگو بود.
سیره سیاسی امامکاظم (ع) برای امروز ما درسآموز است؛ بهویژه که ایشان مستقیم و آشکارا هارون و بنیعباس را نامشروع میدانستند و این نکته برای شیعه تلنگر بود. ایشان، یاران و شیعیانشان را از همکاری با طاغوت منع میکردند و هر اقدامی که حیات و قدرت طاغوت را تقویت میکرد، ناپسند و غیرمجاز میدانستند؛ مثل توصیهای که به صفوان جمال کردند و او را از اجاره دادن شترهایش به دستگاه خلافت بازداشتند یا برای یکی از یارانشان شرط گذاشتند که با خلافت بهگونهای همکاری کن که کمک به جامعه شیعه باشد و حقی، ناحق و حرام و حلالی، جابهجا نشود.
این سیره بهویژه برای برخی سیاسیون که امروز ندای تعامل با آمریکا را سر میدهند، درسآموز است که بدانند هر ارتباطی که به نفع طاغوت تمام شود، بهمثابه همکاری با حکومت جور و حرام است؛ رابطه داشتن با آمریکا، زمانی ممکن است که تمام شرایط ما را بپذیرد و بدهیهای ما را پرداخت کند.
القاب متعددی برای حضرت موسیبنجعفر (ع) ذکر شده است؛ جز کاظم که ریشه در کظمغیظ و مدارا و حلم دارد، ایشان به صابر، عبد صالح، امین و زینالمجتهدین نیز شهرت داشتند و این القاب در منابع شیعی و سنی ذکر شده است. درباره لقب «بابالحوائج» نیز باید گفت حضرت در زمان حیات به این لقب شهرت نداشتند، اما بعد از شهادت و بهدلیل توسلاتی که بهویژه در مشکلات مالی به ایشان میشد و حضرت هم عنایت میکردند و پاسخ میدادند، به بابالحوائج مشهور شدند. امروز هم اگر کسی مشکل مالی و قرض و دینی دارد، خوب است با توسل به امام موسیبنجعفر (ع) مشکلش را حل کند.
از دیگر ویژگیهای بارز اخلاقی امامکاظم (ع)، توجه به مشکلات مردم و مسئولیتپذیری بود. آن حضرت درباره درد و مشکلات مردم دغدغه داشتند و مشکلات آنها را رصد و برای حلوفصلشان اقدام میکردند. فراوان نقل شده است که حضرت موسیبنجعفر (ع) مشکلات مالی شیعیان و حتی غیرشیعیان و فراتر از آن حتی دشمنان خود را حل میکردند. ایشان علاوهبر فقیران و درماندگان، از مقروضان و ورشکستگان نیز حمایت مالی میکردند؛ چنانکه نقل است به فردی که از مغازهاش سرقت شده بود، از طریق علیبنحمزه چهل دینار کمک کردند.
حضرت موسیبنجعفر (ع) در گرهگشایی از مشکلات مردم بهویژه برای تأمین خوراک و پوشاک محرومان و فقیران، اهتمام بسیار داشتند و در سیره ایشان است که کیسههای درهم و دینار تدارک میدیدند و به فقرا انفاق میکردند و با حمایتهای مالی امام، مشکلات مالی بسیاری از شیعیان، برطرف و از جامعه شیعی محرومیتزدایی شد. این سیره و اهتمام حضرت بهویژه در شرایط کنونی جامعه که مشکلات اقتصادی، بسیاری از مردم را دچار سختی و رنج و سفرههای آنها را کوچک کرده است، میتواند الگوبخش و گرهگشا باشد و از سختیهای معیشتیشان کم کند، لذا باید این ابعاد را معرفی و تبیین کنیم.
شیخ مفید (ره) سخاوت و فقیرنوازی امامکاظم (ع) را اینطور توصیف میکند: «او بیشتر از همه مردم، به صلهرحم و رسیدگی به اهلوعیال و خویشاوندان میپرداخت؛ شبانه به جستوجوی مسکینان مدینه بیرون میآمد و با زنبیلی به دیدار آنها میرفت که در آن، پول نقد و آرد و خرما نهاده بود و آن را به ایشان میداد، درحالیکه نمیدانستند این کمکها از جانب چه کسی آمده است. مورخان و منابع دینی، هدیه معمولی آن حضرت را بین دویست تا چهارصد دینار ذکر کردهاند» (الارشاد، ج۲، ص۲۳۱).
ایشان به یاران و شاگردانشان تأکید میکردند که زینت ما اهلبیت (ع) باشید و بهگونهای رفتار نکنید که مخالفان، شما را تحقیر کنند؛ برای مثال توصیه میکردند اگر به بازار ماهیفروشان میروید، پس از بازگشت، نظافت و بهداشت را رعایت کنید، مبادا بوی ماهی که بر تن و لباس شما نشسته است، باعث شود دشمنان و مخالفان، تحقیرتان کنند.
مدارا و کظمغیظ حتی مقابل دشمنان و مخالفان از اوج قلههای رفتاری امام هفتم است که به ایشان جایگاهی خاص درمیان مردم بخشید و باعث شد آنها به ایشان نامه بنویسند و حمایت خود از حضرت را اعلام کنند. همین نامه به دست هارون افتاد و دستاویز وی برای زندانی کردن موسیبن جعفر (ع) شد.
این مدارا الگوی مطلوبی است که نسل امروز ما، چه همکیش چه جز آن، اگر بدی و ناسزایی روا داشتند، تاجاییکه عقل و شرع اجازه میدهد، باید با مدارا و کریمانه رفتار کنیم؛ البته این رفتارها باید از روی اخلاص باشد؛ چنانکه امامکاظم (ع) با هوای نفس و عجولانه تصمیم نمیگرفتند، اما امروز بسیار میبینیم که مردم سریع برداشت ناصواب میکنند و انگ میزنند و روحیه مدارا ندارند و همین هم ما را دچار چالش میکند.
از دیگر قلههای اخلاق در سیره و سبک زندگی موسیبنجعفر (ع)، نداشتن کینهورزی و به دل نگرفتن کینه حتی کینه دشمنان و مخالفان است. این تلنگری است برای امروز ما بهویژه در عرصههای سیاسیاجتماعی که کینه و دشمنی را کنار بگذاریم و مودت و محبت و همدلی را جایگزین آن کنیم تا به اهدافی که مدنظر داریم، دست بیابیم.
از مهمترین ابعاد اخلاقی در سیره حضرت موسیبنجعفر (ع)، کظم غیظ، صبوری و حلم و بردباری است و بهدلیل همین ویژگی بود که به «کاظم» مشهور شدند. حضرت در مقابل جسارتهایی که به ایشان میشد، راه صبر را درپیش میگرفتند و یارانشان را هم از واکنش تند و صریح منع میکردند. این جلوه رفتاری امام امروز بهویژه در عرصه سیاست و مواجهه با برخی بداخلاقیها، بسیار راهگشاست و بهکار گرفتن آن، مانع تنشها و چالشها میشود.
نقل است مردی از نوادگان خلیفه دوم در حضور امامکاظم (ع) به امامعلی (ع) توهین کرد. همراهان امام خواستند به او حمله کنند، اما امام مانع شدند و سپس به مزرعه آن مرد رفتند. مرد با دیدن امامکاظم (ع)، شروع به دادوبیداد کرد که محصولش را لگدمال نکند. امام به او نزدیک شدند و با خوشرویی پرسیدند که چقدر خرج کاشت مزرعه کردهای؟ مرد گفت: ۱۰۰دینار. امام سپس پرسیدند: امید داری چه اندازه از آن برداشت کنی؟
مرد پاسخ داد: غیب نمیدانم. امامکاظم (ع) دوباره پرسیدند: گفتم امید داری چه اندازه از آن برداشت کنی؟ مرد پاسخ داد: دویست دینار. امام سیصد دینار به او دادند و فرمودند: این سیصد دینار برای توست و محصولت هم برایت باقی است. سپس به طرف مسجد رفتند. آن مرد زودتر خود را به مسجد رساند و با دیدن امامکاظم (ع) برخاست و آیه۱۲۴ سوره انعام «.. خدا بهتر میداند که در کجا رسالت خود را مقرر دارد...» را تلاوت کرد.
از نسل حضرت موسیبنجعفر (ع) امام زادگان بسیاری در جهان تشیع وجود دارد که هجرت آنها به نقاط مختلف جهان اسلام، باعث گسترش گستره تشیع شد؛ مثلا دو دختر ایشان پس از ازدواج به مصر رفتند یا حضرت معصومه (س) که به ایران آمدند و پیام دین را به نقاط مختلف جهان اسلام بردند. علاوهبر این، حضور آنها در نقاط مختلف، باعث توسعه نسل سادات و بنیهاشم شد و از این منظر، سیاست جمعیتی امامکاظم (ع) را میتوان در توسعه تشیع مؤثر دانست.
مقابله با آسیبهای اجتماعی و حلوفصل نزاع و درگیریها در جامعه شیعی، نیز از قلههای رفتاری در سیره امام حلم و صبر، حضرت موسیبنجعفر (ع)، است. علاوهبر این، حضرت به رفتوآمد با مردم حتی غیرشیعیان و مخالفان هم مقید بودند و هم خود در شادی و عزای آنها شرکت میکردند و هم یاران و اطرافیانشان را به آن توصیه میکردند. نقل است یکی از صحابی از ایشان درباره حضور زنانشان در عزای غیرشیعه از امام پرسید و ایشان پاسخ دادند: «ایرادی ندارد؛ این سیره پدران ماست».